همۀ ما معلمان، تجربۀ رویارویی با دو نوع دانشآموز را داشتهایم:
🔸 دانشآموزانی که بهصورت خودکار و خودانگیخته مسیر یادگیری را طی میکنند.
🔸 دانشآموزانی که با وجود تلاشهای زیاد ما، علاقهمند به پیشرفت فعالیتها نیستند.
یکی از عوامل اصلی این علاقه یا فقدان آن، «انگیزه» است. معلمان همیشه با دانشآموزانی مواجهاند که انگیزههای آنها از جهت نوع و شدت، متفاوت است. همواره این سؤال مطرح بوده که معلم چه زمانی و چگونه میتواند در انگیزهبخشی به دانشآموزان کمک کند.
انگیزه را میتوان در دو دستۀ بیرونی و درونی، که هر دو در یک طیف قرار دارند، بررسی کرد. دانشآموزانی که بهخاطر انگیزههای بیرونی فعالیت میکنند، برای دستیابی به نمرههای خوب، خشنودی معلم یا عملکرد بهتر از دیگران درس میخوانند. نه به این دلیل که آن فعالیت را جالب یا لذتبخش میدانند. در مقابل، انگیزههای درونی از درون سرچشمه میگیرند و پیشرانهایی برای رشد و کاملترشدن هستند.
هرچه موتورهای پیشبرندۀ آموزش درونیتر باشند، یادگیری لذتبخشتر، معنادارتر و حتی آسانتر است. پس چه خوب که تلاش کنیم در مسیر تقویت انگیزههای درونی، فرایند یادگیری و آموزش را برای خود و دانشآموزان تسهیل و لذتبخش نماییم.
در ادامه، توصیههایی برای حرکت بهسمت انگیزههای درونی در کلاس درس ارائه شده است:
🔸 متناسبسازی محتوا برای دانشآموزان
🔸 فاصلهگیری از انگیزهبخشهای بیرونی
🔸 بهکارگیری راهبردهای دانشآموزمحور
🔸 مسئولیتسپاری یادگیری به دانشآموزان
🔸 طراحی طرح درس ساختارمند
🔸 ایجاد تعادل بین سطح چالشها و مهارتها
🔸 حمایتگری در کلاس
🔸 توجه به احساسات دانشآموزان
🔸 توجیه فعالیتها در کلاس
🔸 دادن حق انتخاب به دانشآموزان
🔸 ارائۀ بازخوردهای سازنده
۱. متناسبسازی محتوا برای دانشآموزان:
محتوای آموزشی را متناسب با نیازها، خواستهها و علایق دانشآموزان تولید کنید. شناخت نیاز بچهها و ایجاد پیوند میان نیازها و خلأهایشان با محتوای آموزشی، از ملزومات یادگیری انگیزهمند است. این نوع از یادگیری، موجب معناداری و جذابیت فرایند یادگیری برای یادگیرندگان میشود.
۲. فاصلهگیری از انگیزهبخشهای بیرونی:
از انگیزهبخشهای بیرونی فاصله بگیرید. مسیر آموزشی را به دانشآموزان بسپارید تا مطالعات و فعالیتهای خود را بر اساس علاقهمندیهایشان پیش ببرند. در مسیر یادگیری دانشآموزان، از بیان این جملات پرهیز کنید:
🔸 این مبحث برای آزمون بسیار مهم است.
🔸 هرکس این کار را انجام دهد، فلان پاداش را میگیرد.
🔸 هرکس فلان تکلیف را انجام ندهد، باید پدر و مادرش به مدرسه بیایند.
🔸 هرکس فلان کار را بکند، تنبیه میشود.
۳. بهکارگیری راهبردهای دانشآموزمحور:
از راهبردهای دانشآموزمحور مانند مباحثه و کاوشگری در کلاس و طراحی فعالیتها استفاده کنید. در نتیجۀ این کار، علاوهبر استقلال بیشتر دانشآموزان، مشارکت آنها در کلاس نیز بیشتر و معنادارتر میشود.
۴. مسئولیتسپاری یادگیری به دانشآموزان:
سعی کنید که دانشآموزان، خود مسئول یادگیریشان باشند. معلم مسئول رساندن تمام دانشآموزان به نقطۀ مطلوب نیست. بلکه بستری را فراهم میکند تا دانشآموزان انتخاب کرده و مسیر یادگیری را طی کنند. برای این امر خوب است جلسات درس با سؤالات جدید تمام شوند. سؤالهایی که در جلسات بعدی مورد بحث قرار بگیرند یا بستری برای خودآموزی آنها ایجاد کنند. معلم همچنین باید انتظاراتش را در ابتدای سال، بهطور مثال در قالب یک طرحِ درس، بهصورت شفاف به اطلاع دانشآموزان برساند. او باید فعالیتها و تکالیف را مشخص کند. مثل تدریس یک مبحث در کلاس، انتخاب یک موضوع برای کار بیشتر به دلخواه و انجام یک پروژه.
۵. طراحی طرح درس ساختارمند:
طرح درسهای ساختارمند و با اهداف مشخص و همچنین مسیری درست برای دستیابی به اهداف داشته باشید. اینکه دانشآموزان مسئول یادگیری خود باشند، بهمعنای انفعال معلم نیست. طراحی ساختار جلسات، راهبری دانشآموزان در مسیر صحیح و برقراری تعادل میان تخصص خود و استقلال دانشآموز، از نقشهای یک معلم است.
۶. ایجاد تعادل بین سطح چالشها و مهارتها:
بین سطح چالشها و مهارتها تعادل برقرار کنید. بر این اساس، انگیزه از بین نمیرود. در واقع زمانی انگیزه ایجاد میشود که احتمال موفقیت وجود داشته باشد و درعینِحال دستیابی به آن آسان هم نباشد (نه خیلی سخت، نه خیلی آسان). این امر، احساس شایستگی و توانمندی را به دانشآموزان میدهد. فعالیتهایی که بسیار سادهتر از سطح توانمندی فعلی دانشآموزان باشند، برای آنها خستهکننده و کسالتبار خواهند بود. از سوی دیگر، اگر چالشها از سطح توانمندی آنها فاصلۀ زیادی داشته باشند، دلسرد خواهند شد.
۷. حمایتگری در کلاس:
محیط کلاس را امن و سرشار از حمایتهای عاطفی لازم بکنید. انگیزههای درونی در فضاهایی با امنیت عاطفی، بهتر پرورانده میشوند. دانشآموزان باید بتوانند در فضایی گرم، همدلانه، مثبت و بدون ترس از چالشها، احساسات و مسائل خود را ابراز کنند. این امر موجب ارتقای مهارتهای ارتباطی نیز میشود.
۸. توجه به احساسات دانشآموزان:
هرگونه احساسی از سمت دانشآموزان را مجاز بدانید. احساسات آنها را پذیرا باشید و به رسمیت بشناسید. به آنها گوش کنید و واکنش مناسبی نشان دهید. بهخصوص وقتی که بیعلاقگی یا نارضایتی خود را درمورد محتوا یا راهبرد آموزشی خاصی بیان میکنند. دانشآموزان باید بفهمند که شنیده میشوند، احساسات آنها برای معلم مهم است و میتوانند با بازخوردهای سازندۀ خود، روند تدریس را تحتتأثیر قرار دهند.
۹. توجیه فعالیتها در کلاس:
اهداف فعالیتها و دلایل منطقی برای انجام آنها را با دانشآموزان به اشتراک بگذارید. تمام فعالیتها و کلاسها برای همۀ دانشآموزان جذاب نیستند. بنابراین مهم است که درمورد چگونگی برخورد با چنین دانشآموزانی و انگیزهدهی به آنها فکر کنید. چراکه این بیانگیزگی روی انگیزۀ سایر دانشآموزان و حتی خود معلم نیز تأثیر میگذارد. در اینگونه مواقع، میتوان از ارزش انجام فعالیت، منطقِ آمدنِ این موضوعات در برنامۀ درسی و کاربرد آنها در زندگی روزمره سخن گفت. دقت کنید مسیر انگیزهدهی از درون بچههاست نه مشخص کردن نمره و انتظارات سفتوسخت.
۱۰. دادن حق انتخاب به دانشآموزان:
به دانشآموزان حقِ انتخاب دهید. انتخابهایی مانند انتخاب پروژه، انتخاب روش ارزشیابی، انتخاب محتوا و مواردی از این دست. این امر انگیزۀ درونی آنها را افزایش میدهد. مسئولیت بیشتری را نیز بر عهدهشان میگذارد.
۱۱. ارائۀ بازخوردهای سازنده:
به دانشآموزان بازخوردهای سازنده ارائه دهید. بازخورد دادن به دانشآموزان از سوی معلم همواره روش مؤثری در ادامۀ یک رفتار یا تغییر آن است. در فرایند ارائۀ بازخورد، نکات زیر قابلتوجه هستند:
🔸 بازخوردهایتان را به جنبههای آموزشی و درسی محدود نکنید. بهطور مثال، به دانشآموزی که تغییری در ظاهرش ایجاد شده، بازخورد بدهید. اینگونه بازخوردها به تقویت ارتباط مطلوب میان معلم و دانشآموز نیز کمک میکند. در نتیجه، بهاحتمال زیاد علاقۀ دانشآموز به موضوع تدریس را نیز افزایش میدهد.
🔸 بازخوردها را به نتایج محدود نکنید. تلاش و نقلّای سازندۀ دانشآموزان را نیز ببینید.
🔸 بازخورد فقط مختص کار کامل و بینقص نیست. بلکه تلاش دانشآموزان را هم دیده و ارج نهید.
🔸 بازخورد نباید تهدیدکننده باشد. تا جای ممکن باید بهصورت مثبت بیان شود. منظور از بازخورد مثبت، اشاره نکردن به بازخوردهای اصلاحی نیست. بلکه باید آن را با عنوان مسیرهای بهبود و پیشرفت معرفی کرد.
🔸 بازخورد باید مسئلۀ یادگیری را نشانه بگیرد؛ نه فرد را. در واقع نباید قضاوتکننده باشد.
🔸 راهکارهایی برای بهبود و پیشرفت پیشنهاد دهد.
🔸 لحن بازخورد اهمیت زیادی دارد. مسیرهای بهبود بهعنوان پیشنهاد هستند؛ نه حکم و دستور.
🔸 هنگام بازخورد از کلمات مؤثر استفاده کنید. بهجای واژههای کنترلی مانندِ «باید» و «لازم است»، واژههایی که در آنها «انتخابگری/مسئولیتپذیریِ درونی» وجود دارد را به کار ببرید. کلماتی که بهجای کنترل بیرونی، روی کنترل درونی دانشآموزان سوار میشود. در این وضعیت گویی او را مسئول میدانید و در موقعیت تصمیمگیری قرار میدهید. اتفاقی که دانشآموز را بهسمت خودمختاری و خودتنظیمی هدایت میکند.
جمعبندی و نتیجهگیری
یکی از روشهای بازخورددهی، این است که دانشآموز ابتدا بگوید کجای کارش خوب بوده است. بعد معلم به همین مسئله اشاره میکند. سپس دانشآموز میگوید که کجای کارش میتواند بهتر شود و روش بهبود را هم شرح میدهد. در ادامه معلم هم نظر خودش را در این زمینه میگوید.
منابع
Twelve tips to stimulate intrinsic motivation in students through autonomy-supportive classroom teaching derived from Self-Determination TheoryR. A. KUSURKAR1,2, G. CROISET2 & OLLE Th. J. TEN CATE11UMC Utrecht, The Netherlands, 2VU University Medical Center, The Netherlands
علیاکبر سیف، روانشناسی پرورشی نوین: روانشناسی یادگیری و آموزش، ویرایش هفتم، نشر دوران، 1401